خلاصه داستان: دهه ها پس از زنده ماندن از حادثه Nostromo ، الن ریپلی برای برقراری ارتباط مجدد با مستعمره ای متفرقه اعزام می شود اما خودش را می بیند که با ملکه بیگانه و فرزندانش می جنگد.
خلاصه داستان: دیکتاتور آدنوئید هینکل تلاش می کند تا امپراتوری خود را گسترش دهد در حالی که یک آرایشگر فقیر یهودی سعی می کند از آزار و اذیت رژیم Hynkel جلوگیری کند.
خلاصه داستان: یک خانواده برای زمستان به یک هتل منزوی می روند ، جایی که حضور شوم پدر را به خشونت تحت تأثیر قرار می دهد. در عین حال ، پسر روانی او پیشگویی های وحشتناک را از گذشته و آینده می بیند.
خلاصه داستان: آنها بدون اینکه ما آن را بدانیم بر تصمیمات ما تأثیر می گذارند. آنها حواس ما را بی حس می کنند بدون اینکه احساس کنیم. آنها زندگی ما را کنترل می کنند بدون اینکه متوجه شویم. آنها زندگی می کنند.